توضیحات
جنگ ستارگان (Star Wars) :
یکی از برزگ ترین و تاریخی ترین داستان های علمی تخیلی که با یک فیلم سینمایی آغاز شد. جنگ ستارگان داستانی درباره نبرد خیر و شر در دنیای فضا است. شخصیت پردازی های بسیار و گوناگونی دارد و داستان آن با روایت های بسیاری گفته میشود. در فرهنگ عامه نیز بسیار نفوذ کرده و طرفداران بسیار فراوانی دارد. حتی در فرهنگ عامه روزی به نام روز جنگ ستارگان در تقویم ایالات متحده نامگزاری شده است.
خالق این داستان جرج لوکاس (George Lucas) افسانه ای است. وی در سال ۱۹۶۰ ایده داستان جنگ ستارگان را در ذهن پروراند و تا سال ۱۹۷۳ به آن شاخ و برگ داد. در این سال اون نسخه اولیه داستان را کامل کرد و با توجه به محدودیت های تکنولوژی و فناوری در زمینه ساخت فیلم به دنبال یک استودیوی فیلم سازی معتبر گشت. فضای علمی تخیلی و شخصیت های خیالی، آن هم در دنیای فضا، ستارگان و کهکشان ها چالش بسیار بزرگی برای ساخت فیلم بود. سرانجام در سال ۱۹۷۶ کمپانی فاکس قرن بیستم فیلم برداری برای ساخت فیلم را آغاز کرد. بازیگران معروفی همانند هریسون فورد، مارک همیل و کری فیشر در نقش های اصلی به ایفای نقش پرداختند. جیمز ارل جونز نیز به صدا پیشگی برای شخصیت اصلی منفی فیلم انتخاب شد.
در سال ۱۹۷۷ اولین فیلم از سری فیلم های جنگ ستارگان با نام جنگ ستارگان: امیدی نو (Star Wars: A New Hope) به پرده سینماهای آمریکا و سپس دنیا راه یافت. استقبال از این فیلم چنان گسترده و پر طرفدار بود که در تاریخ سینما بدعت گزار سبک جدیدی از فروش فیلم شد. فیلم رکوردهای فروش را بشدت جابجا کرد و در خلا بسیار بزرگی در سبک علمی تخیلی آغازگر مجموعه ای موفق و تاریخی شد. در فرهنگ عامه اصطلاحات داستان فیلم زبان به زبان میشد و فیلم تاثیری بسیار از بابت اجتماعی در بین مردم داشت.
“May Be the Force be with You.”
“باشد که نیرو (حس نیرو ) همراه تو باشد.
این معروف ترین جمله در فیلم جنگ ستارگان است.
موفقیت فیلم اول جنگ ستارگان آنچنان چشم گیر بود که ادامه های آن بسرعت در دست ساخت قرار گرفت. جرج لوکاس ادامه فیلم را بصورت تریلوژی یا سه گانه ادامه داد و در ادامه تصمیم به ساخت پیش داستان نیز گرفته شد. بنابراین اولین پخش سری فیلم های جنگ ستارگان ، قسمت ۴ نامگزاری شد و در این سه گانه به قسمت ۶ ختم گشت. پیش داستان نیز در یک سه گانه دیگر ساخته شد و با قسمت ۱ تا ۳ به بررسی وقایع ماقبل تر پرداخت.
قسمتهای اول تا ششم از مجموعه “جنگ ستارگان” به ترتیب زمانی عبارتند از:
۱. “جنگ ستارگان: امید جدید” (Star Wars: Episode IV – A New Hope) – تولید در سال ۱۹۷۷
۲. “جنگ ستارگان: امپراطوری ضد حمله میکند” (Star Wars: Episode V – The Empire Strikes Back) – تولید در سال ۱۹۸۰
۳. “جنگ ستارگان: بازگشت جدید” (Star Wars: Episode VI – Return of the Jedi) – تولید در سال ۱۹۸۳
۴. “جنگ ستارگان: تهدید شبح” (Star Wars: Episode I – The Phantom Menace) – تولید در سال ۱۹۹۹
۵. “جنگ ستارگان: حمله کلونها” (Star Wars: Episode II – Attack of the Clones) – تولید در سال ۲۰۰۲
۶. “جنگ ستارگان: انتقام سیت” (Star Wars: Episode III – Revenge of the Sith) – تولید در سال ۲۰۰۵
در ادامه مجموعه های بسیار زیادی در قالب کتاب، کتاب مصور، انیمیشن، سریال تلویزیونی و فیلم های سینمایی با اقتباس از این مجموعه ساخته شد. تا همین لحظه نیز جنگ ستارگان مجموعه ای زنده است و داستان های زیادی پیرامون آن خلق میشود.
داستان فیلم:
در فضای کهکشان دو قدرت اصلی با همدیگر به مبارزه میپردازند. جمهوری گالاکتیک با رویکردی دموکراتیک و صلح گرا و امپراطوری گالاکتیک با قدرت طلبی و خواستار تسلط کامل بر کهکشان.
پرنسس لیا یکی از اعضای جمهوری در یکی از درگیری ها به اسارت امپراطوری در می آید. او پیام تصویری را در یک ربات کوچک پنهان کرده و آن را به همراه یک ربات دیگر برای درخواست کمک به دل فضا میفرستد.
لوک اسکای واکر جوانی است که مشغول به جمع آوری و تعمیر ربات های خراب و قراضه است. او به همراه عمو و زن عموی خود در سیاره ای به دور از آتش جنگ بین دو قدرت فضایی زندگی میکند. او در جستجو بین ربات های قراضه بصورت اتفاقی به همان ربات های پرنسس لیا برخورد میکند که به سیاره او رسیده اند. پیام پرنسس لیا این بود که به دنبال شخصی بنام اوبی وان کنوبی بگردند. پیام کمک پرنسس لیا به دست لوک میرسد. لوک به دنبال اوبی وان میگردد و او را می یابد. لوک در میابد که اوبی وان عموی واقعی اوست و عمو و پدر لوک در واقع از شوالیه هایی به نام جِدای بوده اند.
جدای ها مبارزینی شجاع با قدرت های خاصی بودند که به آن قدرت «نیرو» میگفتند. شمشیرهای نوری داشتند و به مبارزه با زورگویی امپراطوری میپرداختند.
لوک و اوبی وان برای کمک به پرنسس به دنبال سفینه ای مناسب میگردند. در این بین لوک با هان سولو اشنا میشود. یک خلبان یاغی که عاشق سفینه و دوست خود بنام چوباکا است. هان با وعده پول و قدرت به کمک لوک می آید اما در ادامه داستان به پرنسس لیا علاقه مند میشود.
آنها به اتفاق هم به کمک پرنسس لیا میشتابند. و مبارزه با دارت ویدر شروع میشود. لرد دارت ویدر معاون امپراطور است و شخصیتی تیره و تاریک و بی رحم دارد. او برای فتح کهکشان به ساخت یک سفینه بزرگ به اندازه یک سیاره پرداخته است. سیاره ای که در فیلم به ستاره مرگ (Death Star) معروف است.
لوک برای اینکه همانند عمو و پدر واقعی خود به یک شوالیه جدای تبدیل شود باید به دنبال استادی بنام یودا بگردد. مبارزه بین لوک و دارت ویدر آغاز شده و داستان حول این مبارزه ادامه پیدا میکند.
لندو کالریسیان:
لندو کالریسیان (Lando Calrissian) یک شخصیت مهم در دنیای “جنگ ستارگان” است. او توسط بازیگر بیلی دی ویلیامز (Billy Dee Williams) بازی شده و در چندین فیلم و محتوای مختلف از جمله سه نسخه اصلی “جنگ ستارگان” حضور دارد.
لندو کالریسیان ابتدا در فیلم “جنگ ستارگان: امپراطوری حمله میکند ” (Star Wars: Episode V – The Empire Strikes Back) که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد، معرفی شد. در این فیلم، لندو با هان سولو و لوک اسکایواکر (Luke Skywalker) همکاری میکند و در ماجراهایی که به اشتباه به خطر امپراتوری گالاکتیک میافتد، نقش اساسی دارد.
لندو کالریسیان به عنوان یک شخصیت زمینهای در فیلمهای بعدی نیز حضور دارد و در فیلم “جنگ ستارگان: بازگشت جدای” (Star Wars: Episode VI – Return of the Jedi) به خصوص، نقش بزرگی را در نابودی ستاره مرگ (Death Star) ایفا میکند.
لندو کالریسیان به عنوان یک شخصیت جذاب و هوشمند در دنیای “جنگ ستارگان” شناخته میشود و در طرفداران این فرنچایز محبوبیت دارد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.