توضیحات
مجموعه فیگور انیمیشن کوکو
کوکو یک پویانمایی رایانهای سهبعدی در گونه موزیکال و فانتزی به کارگردانی لی آنکریچ است. کوکو توسط کمپانی پیکسار ساخته شد و توسط والت دیزنی پیکچرز منتشر شد. داستان این انیمیشن با ایدهای از لی آنکریچ و نویسنده آن آدریان مولینا است.
اساس داستان این فیلم بر پایه یک مفهوم در فرهنگ مکزیکی به نام روز مردگان است. آدریان مولینا و متیو آلدریخ فیلمنامه این فیلم را بر اساس داستانی از لی آنکریچ، آدریان مولینا، متیو آلدریخ و جیسون کاتز نوشتهاند. موسیقی فیلم توسط مایکل جاکینو آهنگساز آمریکایی که پیش از این نیز با پیکسار همکاری داشته ساخته شدهاست.
این فیلم در هفتاد و پنجمین دوره جوایز گلدن گلوب نامزد دو جایزه بهترین پویانمایی و بهترین آهنگ اوریجینال شد که توانست جایزه اول را مال خود کند. کوکو در نودمین دوره جوایز اسکار در دو رشته بهترین انیمیشن و بهترین ترانه نامزد دریافت جایزه اسکار بود که موفق شد هر دو جایزه را به خود اختصاص دهد.
داستان
داستان انیمیشن پسرک ۱۲ سالهای (به نام میگل) را روایت میکند که به موسیقی علاقه دارد و خانوادهاش آن را نسل به نسل ممنوع کردهاند. او آرزو دارد مانند هنرمند و الگوی او ارنستو دِلا کروز به یک نوازنده حرفهای تبدیل شود.
در روز مردگان (که یک رسم در کشور مکزیک است) مسابقه موسیقی برگزار میشود و او میخواهد شرکت کند اما خانوادهاش متوجه میشوند و گیتار او را میشکنند و او برای برداشتن گیتار ارنستو به قبر ارنستو میرود و گیتار او را مینوازد و وارد سرزمین مردگان میشود سپس با خانواده خود ملاقات میکند و آنها نیز میفهمند که میگل (پسر ۱۲ ساله) نفرین شده و اعضا خانوادهاش میتوانند او را به هر شرطی که بخواهند برگردانند و آنها نیز میگویند که او سمت موسیقی نرود او نیز که مخالف ان شرط بوده فکر میکند که چه کار کند و بعد فکر میکند که ارنستو دلا کروز پدر مادر مادربزرگش است و میخواهد که او اورا برگرداند و از خانوادهاش فرار میکند و آنها نیز با یک الوریخه خاص دنبال او میگردند و میگل میخواهد برود پیش او تا بازهم بتواند به موسیقی ادامه دهد اما رسیدن به او کار سختی بود و او نیز از یکی کمک خواست.
بعد آنها تصمیم گرفتند که در مسابقهای که جایزهاش رفتن پیش ارنستو است شرکت کنند و آنها نیز در ان شرکت میکنند و دارند موفق میشوند که ناگهان خانواده اش او را پیدا میکنند و او نیز به تنهایی فرار میکند و با کمک برنده مسابقه به پیش ارنستو میرود و بعد ارنستو میخواهد اورا برگرداند که ناگهان آن فردی که به میگل کمک کرده بود، میآید و معلوم میشود که ارنستو او را کشته بوده و آهنگهایش را دزدیده بود و بعد ارنستو برای اینکه کسی نفهمد می گل را برنمیگرداند و او و ان فرد را به داخل گودالی عمیق میاندازد و انحا معلوم میشود که ان فرد پدر مادر مادربزرگ میگل است و میخواهد دخترش کوکو را ببیند اما چون برای موسیقی از خانوادهاش جدا شده بود آنها عکس او را لب تاقچه نمیگذاشتند و او نمیتوانست در روز مردگان به دنیای زندهها بیاید و دخترش را ببیند و میگل میخواهد عکس او را با خود قبل اینکه او محو بشود (اگر کسی در دنیای زندهها بیاد مردهای نباشد او محو میشود و برای همیشه از بین میرود) با خود ببرد اما عکس دست ارنستو بود و بعد خانواده میگل او را پیدا میکنند میخواهند عکس را پس بگیرند اما موفق نمیشوند و میگل بدون عکس بر میگردد و مامان کوکو (دختر ان فرد) تنها کسی که او را به یاد دارد دارد پدرش را فراموش میکند و او دارد محو میشود و بعد میگل آهنگی را که پدر کوکو برایش میخوانده را میخواند و او که الزایمر داشت همه چیز یادش میآید و عکسی از پدرش را نشان میدهد و در روز مردگان آینده پدر کوکو با خود کوکو (چون بعد آن اتفاقات مرد) برای اولین بار با تمام اعضا خانواده به دنیا زندگان میروند و دیگر خانواده آنها از موسیقی متنفر نیستند و کنار هم هستند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.