توضیحات
کازبیبی هالک گلادیاتور
کازبیبی هالک گلادیاتور مربوط به صحنه نبرد در فیلم ثور رگناراک است.
داستان فیلم ثور رگناراک
دو سال پس از نبرد سوکوویا، ثور به دنبال سنگهای ابدیت است و توسط سورت در موسپلهایم زندانی شدهاست. سرتر به اطلاع ثور میرساند که پدرش اودین دیگر در آزگارد نیست و پادشاهی او به زودی در آخرالزمانی موعود (راگناروک) نابود میشود. ثور موفق میشود تا سرتر را شکست بدهد و تاج پادشاهی او را در اختیار میگیرد و تصور میکند که از وقوع راگناروک جلوگیری کردهاست.
ثور به آزگارد بازمیگردد و میبیند که برادرش لوکی خودش را جای پدرشان جا زده و حکمرانی میکند. او لوکی را مجبور میکند تا به دنبال پدرشان بروند. بر روی سیارهٔ زمین به کمک استیون استرنج، پدرشان را در نروژ مییابند. اودین به آنها توضیح میدهد وی در حال مرگ است و پس از او، قدرتش به دخترش (خواهر بزرگتر ثور) یعنی هلا میرسد. هلا پیش از این یکی از یاران اودین بوده و وی را برای تصرف ۹ سرزمینش همراهی کردهاست. اما بعدها زیادهخواهی و خشونت بیش از حد او باعث میشود که اودین وی را از مقام خودش خلع کند و نام او را نیز از تاریخ محو نماید. بعد اودین میمیرد و هلا از بند آزاد میشود. او در اولین حرکتش چکش ثور یعنی میولنیر را نابود میکند. زمانی که ثور و لوکی میخواهند از طریق پل بیافراست فرار کنند، او از جلویشان را میگیرد و در فضا رهایشان میکند تا بمیرند. هلا به آزگارد بازمیگردد و ارتش آزگارد را نابود میکند. همچنین ارتشش را که به او وفادار بودهاند، زنده میکند و اسکرنج را به عنوان جلادش برمیگزیند.
ثور بر روی سیارهای به نام ساکار فرود میآید و توسط یک بردهدار به نام اسکرپر ۱۴۲ دستگیر و به عنوان گلادیاتور برای مبارزه در میدان فروخته میشود. ثور متوجه میشود که اسکرپر ۱۴۲ از اعضای گروه والکیری (گارد پادشاهی سابق اودین) است که تصور میشد همهٔ اعضای آن در مقابله با هلا کشته شدهاند. ثور در میدان مبارزه حاضر میشود و متوجه میشود هالک گلادیاتور در برابر او است. با استفاده از نیرویش و استفاده از رعد هالک را شکست میدهد؛ اما با دخالت استاد بزرگ، هالک گلادیاتور پیروز میشود. ثور در حالی که همچنان در بند است سعی میکند تا هالک و والکری را راضی کند تا جلوی نابودی آزگارد را بگیرند؛ اما آنها موافق نیستند. مدتی بعد موفق میشود تا فرار کند و فضاپیمایی که هالک را به آن سیاره آورده پیدا میکند. هالک به دنبال ثور میرود و با گوش دادن به صدای ناتاشا رومانوف (عنکبوت سیاه)، دوباره به دکتر بروس بنر تبدیل میشود و متوجه میشود که از زمان نبرد سوکوویا تا آن زمان هالک بودهاست.
استاد بزرگ به ۱۴۲ و لوکی دستور میدهد تا ثور را پیدا کنند، اما از این کار سرباز میزنند. با یادآوری مرگ والکریها به دست هلا، ۱۴۲ تصمیم میگیرد تا به ثور کمک کند. لوکی برای جا نماندن به ثور و ۱۴۲ کمک میکند و یکی از فضاپیماهای پادشاه را میدزدد؛ اما در نهایت به ثور خیانت میکند. با این حال ثور این حرکت او را پیشبینی کرده و شکستش میدهد و او را بر روی سارکار جا میگذارد. سپس ثور به همراه ۱۴۲ و هالک از طریق کرمچالهای به آزگارد میروند؛ جایی که هلا در حال مبارزه با مردم و یاران هایمدال است. ثور به همراه دوستانش برای کمک به آزگارد میرسند و مردم آزگارد را سوار فضاپیما میکنند. ثور در حال مبارزه با هلا متوجه میشود که نمیتواند او را شکست دهد و با به یاد آوردن سخنان اودین، متوجه میشود که تنها راگناروک میتواند هلا را شکست دهد؛ بنابراین زمانی که هلا حواسش نیست، با استفاده از تاج سرتر، سرتر دوباره متولد میشود و با رقم زدن راگناروک، آزگارد را به همراه هلا نابود میکند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.