توضیحات
کمیک پلنگ سیاه در مقابل ددپول
پلنگ سیاه فیلمی در ژانر ابرقهرمانی بر پایه شخصیتی به همین نام از مارول کامیکس است. مارول استودیوز تهیهکننده آن و استودیو سینمایی والت دیزنی عهدهدار توزیع آن میباشد. این فیلم هجدمین فیلم در دنیای سینمایی مارول است. رایان کوگلر کارگردانی این فیلم را بر عهده دارد و فیلمنامه را خودش به همراه جو رابرت کول نوشتهاست. چادویک بوزمن در نقش پلنگ سیاه، مایکل بی.جردن، لوپیتا نیونگو، دانای گوریرا، مارتین فریمن، دنیل کالویا، آنجلا باست، فارست ویتاکر و اندی سرکیس در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. در این فیلم، تی چالا، پس از اتفاقات جنگ داخلی به واکاندا بازمیگردد، که در آن جا با مشکلی عمیق مواجه میشود که اگر جلوی آن را نگیرد، عواقبی جهانی در پی خواهد داشت. این فیلم در مراسم اسکار توانست در رشته های بهترین صداگذاری ، بهترین فیلم ،بهترین تدوین صدا ، بهترین طراحی صحنه، بهترین ترانه، بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی لباس کاندید شود و موفق به کسب اسکار بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی صحنه، بهترین طراح لباس شد.
نخستین بار در سال ۱۹۹۲، وسلی اسنایپس ایده ساخت این فیلم را مطرح کرد؛ در آن زمان و در دهههای بعدی در چند مرحله، تولید این فیلم پیشرفتهایی داشت اما هیچگاه به مرحله تولید نهایی نرسید. در سپتامبر ۲۰۰۵، پلنگ سیاه جزو ده فیلمی اعلام شد که قرار بود تا به تهیهکنندگی مارول استودیوز و توزیع پارامونت تولید و منتشر شود. مارک بیلی در ژانویه ۲۰۱۱ برای نوشتن فیلمنامه این فیلم استخدام شد. در اکتبر ۲۰۱۴، به صورت رسمی ساخت فیلم پلنگ سیاه اعلام شد و چادویک بوزمن بازیگر این نقش معرفی شد. پیش از این، بوزمن نقش پلنگ سیاه را در فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی ایفا کرده بود. تا پایان سال ۲۰۱۵، کوگلر و کول به تیم عوامل این فیلم پیوستند و بقیه دستاندرکاران نیز تا مه ۲۰۱۶ انتخاب شدند. فیلمبرداری فیلم هم از ژانویه ۲۰۱۷ آغاز شد و در آوریل همان سال به پایان رسید. استودیوهای پاینوود، آتلانتا و بوسان از لوکیشنهای اصلی این فیلم بودند.
داستان ددپول Deadpool
وید ویلسون یک نیروی ویژه است که به طور نامحسوس مرخص شده و هنگام ملاقات با ونسا، به عنوان مزدور فعالیت می کند. در همین ملاقات ها آنها درگیر روابط عاشقانه می شوند و یک سال بعد او پیشنهاد ازدواج ویلسون را می پذیرد. پس از مدتی ویلسون مبتلا به سرطان میشود و ونسا را بدون هشدار ترک می کند تا مجبور نباشد وی را مرده ببیند.
یک پزشک مرموز به ویلسون نزدیک می شود و یک درمان تجربی برای سرطان او ارائه می دهد..
آژاکس سرمی را برای بیدار کردن ژن های جهشی نهفته به او تزریق میکند و ویلسون را در معرض شکنجه قرار می دهند تا استرس ایجاد شده باعث تحریک جهش های نحفته شود.
هنگامی که ویلسون فهمید نام واقعی آژاکس، فرانسیس است، او را مسخره می کند. آژاکس،ویلسون را در یک اتاق ترک می کند که به طور دوره ای او را هر آخر هفته در آستانه آسفکسیلاسیون می گذارد. سرانجام این یک توانایی درمانی فوق بشری را فعال می کند که سرطان را درمان می کند اما ددپول را با زخم های به شدت دردناک در تمام بدنش رها میکند. بین آژاکس و ویلسون درگیری رخ میدهد و در نهایت آژاکس، ویلسون را در آزمایشگاه در حال سوختن است حبس میکند..
ویلسون زنده مانده و به دنبال وانسا است و از ترس واکنش او به ظاهر جدیدش ، خود را معرفی نمی کند.پس از مشورت با بهترین دوستش ویسیل ، ویلسون تصمیم می گیرد تا آژاکس را برای معالجه خود گیر بیندازد. او تبدیل به یک شخصیت نقاب دار شده و “Deadpool” نام میگیرد..
در پس جستوجو آژاکس یکی از افراد محل اقامت اژاکس را لو میدهد.
پس از حمله ددپول به اقامتگاه آژاکس او همه را بجز آژاکس می کشد ، و از او میخواد وی را معالجه کند در این بین X-Man Colossus و کارآموزش نگاسونیک از ددپول میخواهند تا به گروه مردان ایکس بپیوندد.در طی این پیشنهاد اژاکس از حواس پرتی ددپول استفاده میکند و فرار میکند و ونسا را گروگان میگیرد..ددپول به کمک ایکس من و کارآموزش موفق میشود ونسا را نجات دهند و آزاکس در لحظات اخر عمرش اعتراف میکند که هیچ درمانی برای ددپول وجود ندارد.
در اخر داستان اگرچه ونسا از ددپول به دلیل ترک او عصبانی است ، اما با او آشتی می کند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.