توضیحات
ماجراهای استریکس
روزی سربازان سزار به او گزارش دادند که در اسپانیا دهکدهای وجود دارد که مردم آن هنوز مطیع رومیها نشدهاند. بنابراین سزار با سربازانش راهی آن دهکده شد. او در میان راه “پهپه”، پسر رییس دهکده، را پیدا کرده و او را گروگان گرفت. او به رییس دهکده اعلام کردکه دست از مبارزه علیه رومیها بردارد، در غیر این صورت پسرش آزار خواهد دید. سزار “پهپه” را با عدهای سرباز به سوی یکی از اردوگاههای اطراف “گل” فرستاد. ولی سربازان با دیدن گلیها از منطقه فرار کردند. “استِریکس” و “اوبلیکس”، پهپه را به دهکده خود بردند و پس از فهمیدن ماجرا تصمیم گرفتند او را نزد خانوادهاش بازگردانند. آنها سرانجام پس از گذشتن از شهرهای بسیار به اسپانیا رسیدند و پهپه را نزد پدرش بازگرداندند.
تاریخچه:
اولین کتاب آستریکس در سال ۱۹۶۱ توسط اودرزو و گوسینی منتشر شدهاست. این کتاب آستریکسِ گولی نام داشت. پس از این کتاب تقریبا هر ساله جلد جدیدی از این مجموعه منتشر شدهاست. پس از مرگ گوسینی، اودرزو به تنهایی انتشار مجموعه را ادامه دادهاست، اما به عقیده منتقدین کیفیت داستانهای سری دوم ماجراهای آستریکس پایین تر از سری اول بودهاست.
خط داستانی:
دهکده داستانی استریکس تنها نقطهای است که در مقابل سزار مقاومت میکند و این مقاومت به دلیل معجون جادویی است که گتافیکس جادوگر دهکده درست میکند. هر شخص با نوشیدن این معجون موقتا دارای قدرت بسیار زیاد و استقامت فوق العاده میگردد. در تمامی داستانهای این مجموعه آستریکس و آوبلیکس به دنبال ایجاد مشکلی وارد ماجرای جدیدی میگردند. معمولا در هر ماجرا یک طرف قضیه رومیها هستند و در طرف دیگر یکی از اقوام مخالف رومیها. آستریکس همیشه قمقمه معجونی همراه خویش دارد و در مشکلات از آن مینوشد، اما اوبلیکس چون در کودکی درون دیگ معجون افتادهاست قدرت دائمی و بسیار عجیبی دارد. رومیها و سایر دشمنان گولیها از وجود این معجون اطلاع دارند و میخواهند به هر ترتیب ممکن فرمول معجون را به دست بیاورند.
شخصیتها و کنایه ها:
تقریبا در تمام داستانهای این مجموعه که استریکس و اوبلیکس با مردم ملل مختلف باستانی روبرو میگردند، کنایات و اشاراتی به اعقاب قرون جدید همان اقوام در داستان مشاهده میگردد. برای مثال در داستان آستریکس و گوتها (اهالی باستانی آلمان) همه گوتها نظامی و بسیار قانونمند هستند. حتی کلاهخودهای گوتها مانند کلاههای آلمانیها در جنگ جهانی دوم است! انگلیسیها در داستان آستریکس در بریتانیا بسیار مبادی آداب و وقت شناس هستند و هر عصر باید آبجو یا آب جوش با قطرهای شیر اضافه میل کنند! تمام مردم اروپا تعطیلات را به اسپانیا میروند. پرتقالیها قد کوتاه و خپل هستند. در شخصیت پردازی بسیاری از شخصیتهای کتاب نیز از شخصیتهای واقعی تقلید شدهاست.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.