بلک پنتر برای نجات واکاندا از دست پادشاه سیاه ‌پوش تلاش می کند

در سری شخصیت های بلک پنتر، اولیس همیشه یکی از بدترین دشمنان King T Chala بوده است. او سعی کرد تاچالا را در مقابل چشم پسرش بکشد و در موقعیت های مختلف سعی کرد وایبرنیوم را از واکاندا بدزدد. او همچنین بارها تلاش کرد تا این ملت آفریقایی را نابود کند. زیرا نفرت پاک توجه او را به خود جلب کرده بود و او به خود اجازه نمی داد دریابد که فقط با بهره برداری از این کشور چقدر می تواند سود کسب کند. البته این شخصیت همیشه به ضرر واکاندا نبوده است. در داستان داستان مجموعه کتاب های کمیک King in Black: Black Panther ، سرانجام این میراث به بار نشست و به نفع T Chala کار کرد.

آنچه متعلق به این شرور در دنیای سینمایی مارول بود ، باعث شد تا همه چیزهایی که برای پادشاه این سرزمین عزیز بود از شر خدای همزیست و سیاه مارول در امان بمانند. در زمانی که اژدهای Symbolite Nal به تمام آفریقا حمله می کرد و پیاده نظام از هفت نقطه به دیوار دفاعی واکاندا نفوذ می کرد ، T-Chala و Shuri برای مقابله با آنها ایستادند. پس از مدتی آنها مجبور شدند مناطق مختلف کشور را تخلیه کنند زیرا لحظه به لحظه اعضای ارتش خود را از دست می دادند. البته این ارتش تمام وقت در حالت دفاعی نبود. زیرا T-Chala سرانجام تصمیم گرفت با استفاده از کلیپ ساطع کننده صدا به حالت تهاجمی درآید.

او مدتها این دستگاه را در آزمایشگاه خود داشت و مرتباً آنرا ارتقا می داد تا بتواند از آن برای اهداف نظامی از آن استفاده کند. اکنون بهترین زمان استفاده از آن بود. این سلاح صوتی نه تنها پدر تی چالا را به قتل رساند ، بلکه باعث کشته شدن جان بسیاری از افراد بی گناه در تجارت غیرقانونی نیز شد. نسخه جوان T-Chala از این سلاح برای از بین بردن کل دست استفاده کرد. همین امر باعث شد تا شرور چندین سال بعد به جای دست از یک ساز صوتی ویژه استفاده کند. حالا پلنگ سیاه از همان ناشر استفاده کرد تا راهی برای مرگ و نابودی پیدا کند.

او منتظر شد تا اژدها به اندازه کافی به او نزدیک شود. در زمانی که او قصد داشت به ارتش شوروی و همچنین اوکیا حمله کند و از دست بست به عنوان طعمه استفاده کند. متأسفانه ، در طی این حادثه ، شوری آلوده شد ، اما T. Chala مجبور شد برای نجات همه چیز خطرناک بپردازد. پس از تثبیت سلاح به طور کلی ، او به سطح بالایی از قدرت رسید و توانست نیروی زیادی را از آن بیرون بکشد. بیشتر از همیشه. کلید همه اینها سدی بود که در سراسر کشور وجود داشت. Tchala اکنون می دانست که چگونه از این سلاح صوتی برای از بین بردن سیمبیوت ها استفاده کند.

او نیاز داشت که این سیمبیوت ها را در جایی جمع کند و مجبور بود فرکانس را برای اخراج همه آنها تنظیم کند. وی سرانجام کل گنبد را با نیرو منفجر کرد و انرژی آن را در همه جا منعکس کرد. این باعث شد که واکاندا به یک حباب صدا تبدیل شود و در نتیجه ، اژدها و همچنین سربازهای همزیست به دلیل سر و صدای زیاد همه از هم پاشیدند. خوشبختانه داده های رید ریچاردز و ادی بروک به خوبی کار کردند و تی چالا توانست عزیزانش را نجات دهد. البته او هنوز از استفاده کامل از سلاح متنفر بود. همچنین نمادی از جنایت بود.

زیرا وقتی اولتران دست این شرور را گرفت ، مجبور به استفاده از این سلاح شد. این باعث انزجار بیشتر T-Chala شد. به طور کلی ، او احساس می کرد که استفاده از این سلاح به او قدرت و اقتدار می بخشد ، اما تی چالا می دانست که وی مسئول استفاده از آن است. البته چنین اوقات بسیار سخت و ناامیدی به راه حل های عجیب و ناامید کننده ای نیاز دارد. او می خواست با استفاده از این سلاح چیزهای خوبی در جریان این حمله بزرگ به واکاندا به وجود آورد. زیرا او در گذشته به اندازه کافی آنها را آزار داده بود.