ماجراهایی درباره ی نیروهای جنگ ستارگان

در “Overlords”، آناکین، اوبی وان کنوبی و آهسوکا توسط سیگنال پریشانی به ابعاد عجیب و غریب کشیده می شوند. آنچه آنها در آنجا می یابند قلمرویی است که فصول به طور لحظه ای تغییر می کند و ساکنان همه موجوداتی هستند که در حال تغییر شکل هستند و از نیروی کافی برخوردار هستند. سه مورد از این موجودات که برخی از آنها به عنوان “خدایان مورتیس” یاد می کنند: پسر خشمگین، پرخاشگر، دختر مهربان و دیرپا و پدر خردمند و پنهان. آنها به ترتیب تاریکی، نور و تعادل را نشان می دهند وبا استناد به همان پیشگویی جدی از سه گانه Prequel، از آناکین به عنوان “یکی” یاد می کنند.

قلمرو مورتیس در این قسمت به عنوان “مجرایی که از طریق آن کل نیروی جهان جریان می یابد” توصیف شده است. در آنجا آناکین با درگیری اصلی خود مقابله می کند: عشق او به مردم در مقابل ترس از دست دادن آنها. پدر تأکید می کند که آناکین با گرفتن جای پدر به عنوان تنها موجودی که می تواند خواهران و برادران متخاصم را مرتب نگه دارد، باید ثابت کند که او انتخاب شده است. اما با پایان داستان، هر سه موجود نیرو مرده اند: دختر برای نجات جان آهسوکا خود را قربانی می کند، پدر خود را می کشد تا مانع از تصرف پسر شود و آناکین پسر را می کشد.